النا لپ گلیالنا لپ گلی، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره
پیوند عشق من و باباپیوند عشق من و بابا، تا این لحظه: 18 سال و 11 ماه سن داره
مامانی النامامانی النا، تا این لحظه: 38 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره
بابای النابابای النا، تا این لحظه: 44 سال و 2 ماه و 6 روز سن داره

دفترچه خاطرات النا جان

النا جان نه ماه دارد

سلام عشق مامانی روز به روز که نگاهت میکنم زیبا تر و جذاب تر میشی.هیچ وقت فکر نمی کردم یه بچه بتونه اینقدر حس خاص زیبا به یه خونه هدیه بده.تو یه حس خیلی خیلی زیبا هستی . دلم برای مامان جون خیلی اذیته.آخه به من میگه تو هر چقدر که النا را دوست داشته باشی من بیشتر دوستش دارم چون اون بچه ی بچه ام است و مغز بچه هام .خوشبحالت مادر جون برای تو یه تشبیه بسیار زیبا استفاده میکنه .خدا کنه که تو هم یه نوه ی خوب براش باشی ... النای مامان تو روز به روز داری بزرگتر می شی  و همش شیطونی هات بیشتر میشه و دوست داری خیلی از کار هایت را خودت انجام بدی مثل همین پرتقال خوردن. راستی 22 بهمن تولدت سامان جان (پسر قندو نبات دایی محمد) بود.تو هم ...
6 اسفند 1392

خدای ما مهربونه

دخترم  سلام   بودن ونبودن ادم ها دست خودشون نیست ادم ها را خدا هدیه میده وخودش هم هر موقع دوست داشت میگیره. اما توی این دنیا  ادم  هایی هستند که عزیز ودوست داشتنی هستند برای همدیگر.مثل تو که برای همه عزیزی. اما تو  با دعای کسی به دنیا امدی و به من و بابات هدیه شدی که اون خیلی خیلی دعا کرده بود. اره مامان برزگت بود.مامان بابا هدایت. اما خیلی خیلی زود از پیش ما رفت .فقط بدون که تو همه چیزش بودی .خیلی خیلی دوستت داشت.خیلی بیشتر از اونی که فکرش را میکنی. امیدوارم همیشه یاد او برات باعث آرامش باشه و دعای مادربرزگت باعث خوشبختی و سلامتیت. چهلم مامان بزرگت تازه تموم شده. خدا کنه حال بابات بهتر بشه...
6 اسفند 1392
1